معنی اهوی کارتونی

لغت نامه دهخدا

اهوی

اهوی. [اَ هَْ وا] (ع ن تف) دوست تر. (ناظم الاطباء) (منتهی الارب) (آنندراج).


دارة اهوی

داره اهوی. [رَ ت ُ اَهَْ وا] (اِخ) از ارض هجر است. (معجم البلدان).


قارة اهوی

قاره اهوی. [رَ ت َ اَ هَْ وا] (اِخ) (یوم...) روزی است مر عامربن صعصعه را. (مجمعالامثال میدانی ص 767). رجوع به قاره و ذوقاره شود.

گویش مازندرانی

اهوی

یا – ایا نوعی صدا زدن که از اصوات است

فرهنگ فارسی هوشیار

اهوی

دوست داشتنی دلخواه تر

فارسی به آلمانی

فارسی به عربی

اهوی کوهی

ایل، غزاله

معادل ابجد

اهوی کارتونی

709

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری